پاتوق! (2) - بین خودمون بمونه |
|
نویسنده _
|
1386/12/20 ساعت 17:42:35 |
سلام، می خواستم یه چند دقیقه ای با هم صحبت کنیم، چیز خاصی نمی خوام بگم می دونم وقت دانشجو خیلی با ارزشه و نباید اونو تلف کرد، به هرحال خیلی از امور مهم و ضروری هست که باید به اونا برسید !!! بین خودمون باشه، می خواستم یه کمی راجع به بروبچه های علاف وبیکار!!! که تو دانشگاه پلاسن و هی وقت خودشون رو بی خود تلف می کنن وبعضی وقتا هم به وقت شما عزیزان دست درازی می کنن و به اون هم چشم طمع دارن؟! با هم اختلاط کنیم. نمونه اش همین بروبچه های به اصطلاح نشریه جریان، یه عده بی کار و بی عار!!! دورهم جمع شدن و دارن وقت وعمرو پولشونو دورمی ریزن، شاید بگین هیچ ایرادی نداره هرکی هرطور خواست زندگی کنه، ولی اینجوریا هم نیست ما همیشه باید نسبت به اطرافمون توجه داشته باشیم، چون یه عده کله شون بوی قورمه سبزی می ده اونم ازاون نوع که تو سلف سرو می کنن، دلیل نمی شه بی تفاوت از کنارشون رد بشیم، ما در قبال همنوعانمون مسئولیت داریم( به به چی گفتم ...) باید به اینا حالی کنیم که بابا فکر نون باشین که هندونه! آبه، این مسخره بازیا چیه، کاغذ سیاه کردن و دور ریختن، باز اگه فقط واسه خودشون می نوشتن غمی نبود که اونم جای بحث داره (عجب حرف با کلاسی زدم ؟! ) حرفای بی ربط و بی معنی شونو چاپ می کنن و به قول خودشون توزیع می کنن که درحقیقت قصد سرکیسه کردن شما دانشجویان فرهیخته رو دارن، یکی نیست بگه خوب که چی؟ چی رو می خواین ثابت کنین، که خیلی فعالین، فعالیت غیردرسی هم انجام میدین، نه بابا این حرفا نیست اینا همش کشکه ؟! برین به فکر زندگی تون باشید، خیلی خب نمی خوام نصیحت کنم. اصلا ولش کن اینا اگه گوششون بدهکار بود که دنبال این کارا نمی رفتن، دانشگاه این همه طولش داد تا بهشون مجوز بده ولی از رو نرفتن صد رحمت به ...... ( چون خیلی تکراری بود ننوشتمش.) داشت یادم می رفت، اینو گفتم که اگه واسه خودشون می نوشتن باز می شد تحمل کرد، می خوان واسه اون یه مقدار طلای شما (وقتـو می گم) نقشه بکشن، می خوان اونم تلف کنن ولی زهی خیال باطل... درکل خیلی خوشم اومد که اصلا تحویلشون نگرفتید، مثلا بچه های هنرو معماری شنیدم صدنفر هم نشدن که سراغ این به اصطلاح نشریه رفتن، اونایی هم که رفتن، بیچاره ها حتما گول چرب زبونی اونارو خوردن، یا مثلا میگن تو دانشکده اقتصاد استقبال خوب بوده ولی بیچاره ها نمی دونن که بچه ها تو رودر بایستی گیر کردن، بگذریم درکل ای وَل ... فکرکردن که شما دانشجویان عزیز ساده اید، نه خیر این خبرا هم نیست، خوشبختانه دانشجویان ما خیلی بیدار و آگاهن (چی گفتم خودم حال کردم) به جای اینکه پولشونو برای یه تیکه کاغذ دور بریزن، می رن و تو بوفه یه چای دبش قند پهلونوش جان می کنن یا به جای اینکه وقت گرانبهاشونو برای خوندن حرفای صدتا یه غازاین جماعت بی کار بذارن، می رن تو آلاچیق، بوفه یا حتی سالن تشکیل کلاس به بحث ها وصحبت های خیلی با ارزش و مهم می پردازن تا مشکلی از مشکلات کشورو حل کنن؟! به هر حال دستتون درد نکنه. راستی یه وقت به حرف این بچه های الکی خوش گوش ندین، که نمی دونم پول چاپو از جیبمون دادیم، کلی وقت گذاشتیم تا مطلب آماده بشه و ازین حرفا، گول این ننه من غریبم بازیا رو نخورید دندشون نرم، چشمشـون کور می خواستن سراغ این کارا نرن، فکر می کنن می تونن از دانشجوها سواستفاده کنن، نه خیر بازم می گم دانشجوهای این دوره زمونه خیلی باهوشن، بگذریم امیدوارم که خدا این جماعت دانشجو نما رو شفا بده و شما دانشجویان عزیزهمیشه پوزه این جماعت بی کار و علافو به خاک بمالید و تحویلشون نگیرید ان شاءا...، اصلا اهمیتی ندین چی به چیه، کی اومد، کی رفت... زندگی تونو بکنید به هرحال ما اومدیم اینجا تا تحصیل کنیم، واحد پاس کنیم، برای زندگي آینده برنامه ریزی کنیم ...؟! که این آخری خیلی مهمه و باید بهش اهمیت بدیم. دیگه زیاد وقتتون رو نمی گیرم. راستی همه اینارو قاچاقی نوشتم وموقع چاپ لایی کشیدم تا کسی متوجه نشه، بازم می گم حواستون جمع باشه، گول اینارو نخورید.
|