جریـــــــان حرکت مستقل دانشجویی برای انعکاس صحبت ها، گلایه ها و درد و دل های دانشجویان دانشگاه مازندران در یک محیط صمیمانه به دور از هر گونه جهت گیری بود.
و جریان آنلاین تنها خاطره با هم بودنمان و نگاشت آنچه نگاشتیم.
اکنون با ناراحتی تمام باید بگویم، جریان آنلاین، دیگر بروز نمی شود و آفلاین شد!

   

مطالب تصادفی
 
محبوب ترین ها

Home arrow آرشیو تاریخی arrow دخترا و پسرا با هم بخونید

دخترا و پسرا با هم بخونید چاپ
1387/03/12 ساعت 09:00:00

شايد دراين ستون ها چيزهايي نوشتيم که باب ميل بسياري نبود. ما که ادعايي نداريم و معصوم هم نيستيم وگفته هايمان هم وحي منزل نيست. قهر و نقد وگلايه ي شما را تحمل کرديم و مي کنيم ولي در باب اين ستون ها حرف هايي داريم که در اين شماره (که آخرين آن نيز هست) بيان مي کنيم.
در ابتداي کار قصد بر آن بود مواردي که دختران و پسران نمي تواننـد رو در رو به جنس مخالـف خود بزننـد با شيوه اي طنـزگـونه و تا حـد امکـان عاري از احساسـات در اين ستون ها ذکر شود و قصد بر آن باشد که چشم ها را بشوييـم و از زاويه اي ديگر به قضيه بنگريم و چون در اين نوشته ها از چاشنـي طنز استفاده شد و کمي هم اغراق (که لازمه ي طنز است)، سوءِ تفاهماتي پيش آمد وگاهي نيز پا فراتر از آن رفت.
مگر ما چه گفته بوديم که اين چنين شد؟ مگر چه کرديم که اين تحريم ها و جريانات شامل حال جريان شد.
بي گداربه آب نزديم ولي در مخيله مان هم نمي رفت که جريانِ آب اين چنين باشد. قصدمان بهبود اوضاع، بازگرداندن اعتماد بينابين، تحمّل بيشتر همديگر، رفع مشکلات به دست خودمان، نوشتن مسأله و يافتن چاره اي براي آن و فکر کردن به اينکه موارد ذکر شده ازکجا شروع شده و چرا کسي چاره اي براي آن نمي جويد.
درمحيط دانشگاه که نمونه اي از خروار است و درآن جمعي فرهيخته به دنبال علم آموزي و بالا بردن سطح فرهنگ و در کل حرکت به سوي کمال مي باشند، سوءِ تفاهمات پيش آمده دورازانتظارمان بود.
شايد بگوييد وقتي که تمامي شرکت کنندگان آزمون ورودي مقبولند، ديگر اين جمع فرهيخته از آن خلوص لازم برخوردار نيست، اينکه تقصير ما نبود. خود ما نيز آن عدم خلوص را به چشم ديديم. ولي آيا مي توان دست روي دست گذاشت، ديد و دم برنياورد، شما بگوييد، از کجا بايد شروع کرد؟
داعيه ي دلسوزي نداريم چون کاري که کرديم براي خودمان بود. اگرخودتان را از ما مي دانيد ديگر اين حرفها چه بود؟ اگردر اين دوران و اين مکان نتوانيم حرفي بزنيم و اعتراضي کنيم، واي به حال آينده!
لازم به ذکراست که بيشترگلايه ها ازطرف طيف مؤنث بود و جمعيت ذکورخيلي کمتر نوشته هايمان رابه چالش کشيدند،که جاي بحثي درآن نيست. البته جمعي از دوستان که آنها را همراه و مشفق مي دانستيم درعملي موهن به پخش جوابيه هايي اقدام نمودند که ازنظرما ناشي ازندانستن بود تا چيزهاي ديگر.
حرفي نيست اين خود حرکتي بود ولي اي کاش در لفافي ديگر.
القصه قصد، ذکر و يادآوري مواردي بود که مي ديديم و واقعيت داشت و فرار از آن مشکل گشا نخواهد بود. البته موارد بسياري هم بود که ذکر و نقد آن درصلاحيت ما      نمي گنجيد.
باز هم مي گوييم که کار بي نقصي نبود. گاهي با احساسات آميخته شد و جنبه ي انتقام جويي به خود گرفت،که دليلش را قبلأ گفتيم.
درپايان در حالي خداحافظي مي کنيم که خستگي کار برتنمان ماند. خداحافظ کساني که دوست داريد چيزهايي بشنويد و بخوانيد که خوشحال و مسرورتان کند. خداحافظ.

 
امروز ‌شنبه 3 آذر 1403


صفحه اصلی
آرشیو موضوعی
آرشیو تاریخی
دانلود نشریه جریان
گالری تصاویر
جستجوی پیشرفته
تماس با ما
گالری

تاس ماروپله جریان 29


تاس ماروپله جریان 11


انتخابات انجمن های علمی و شورای صنفی (تبلیغات !!!)