عید قربان عید بندگی... روز پیروزی ابراهیم (ع)... مبارک |
|
نویسنده عليرضا حسين نژاد
|
1386/09/30 ساعت 07:55:58 |
عید قربان عید از خود گذشتن، عیدی که انسان می خواهد و دوست دارد که بهترین و محبوبترین و شیرینترین هستی خود را تقدیم حضورسبزپروردگار جهان کند. و بگوید ای محبوبترین محبوبها! من با همه ی وجود با همه ی سجود با همه ی عشق و اخلاص به حضور تو می آیم و قربانی می کنم آنچه را که لایق تو باشد. ولی می دانم که در برابر عظمت تو هیچ نیست . نجوایی مرا به خود می خواند. و اکنون در منايي، ابراهيمي، و اسماعيلت را به قربانگاه آورده اي اسماعيل تو کيست؟ چيست؟ مقامت؟ آبرويت؟ موقعيتت؟ شغلت؟ پولت؟ خانه ات؟ املاكت؟ ... ؟ اين را تو خود مي داني، تو خود آن را، او را - هر چه هست و هر که هست - بايد به منا آوري و براي قرباني، انتخاب کني، من فقط مي توانم "نشانيها" يش را به تو بدهم: آنچه تو را، در راه ايمان ضعيف مي کند، آنچه تو را در "رفتن"، به "ماندن" مي خواند، آنچه تو را، در راه "مسئوليت" به ترديد مي افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگي اش نمي گذارد تا "پيام" را بشنوي، تا حقيقت را اعتراف کني، آنچه ترا به "فرار" مي خواند آنچه ترا به توجيه و تاويل هاي مصلحت جويانه مي کشاند، و عشق به او، کور و کرت مي کند ابراهيمي و "ضعف اسماعيلي" ات، ترا بازيچه ابليس مي سازد. در قله بلند شرفي و سرا پا فخر و فضيلت، در زندگي ات تنها يک چيز هست که براي بدست آوردنش، از بلندي فرود مي آيي، براي از دست ندادنش، همه دستاوردهاي ابراهيم وارت را از دست مي دهي، او اسماعيل توست، اسماعيل تو ممکن است يک شخص باشد، يا يک شيء، يا يک حالت، يک وضع، و حتي، يک "نقطه ضعف"!پس آماده شو ...
|